این مامبای سیاه مصمم است تا به آن سوی رودخانه برسد، اما ابتدا باید از رودخانهای پر از تمساح عبور کند.
جیوسو اسپینوزا در سافاری بود که شاهد این لحظه باورنکردنی بود. او در این باره میگوید: وقتی روزهای سافاری خسته کننده به نظر میرسند و چیز زیادی دیده نمیشود، همیشه ایده خوبی است که از نزدیکترین منبع آب یا رودخانه دیدن کنید تا ببینید چه چیزی میتوانید پیدا کنید.
جیوسو در این روز خاص، به سمت رودخانه Shingwedzi در بخشهای شمالی پارک ملی کروگر رفت. پس از انتظار و تماشای شن و ماسه برای هر حرکتی، چیزی توجه او را جلب کرد... آن یک مار بود!
با نگاه دقیقتر مشخص شد که این یکی از کشندهترین مارهای آفریقاست. مامبای سیاه بود. مار در امتداد شن و ماسه خشک رودخانه حرکت میکرد و به سمت لبه آب میرفت. سرعت حرکت مار او را به این فکر انداخت که مار فقط برای نوشیدن آب نمیرود، بلکه به دنبال عبور از رودخانه است.
رودخانه Shingwedzi رودخانهای است که پر از تمساح و اسب آبی است. اسب آبیهایی که خیلی دور نبودند حتی متوجه مار نشدند. با این حال، گروهی از تمساحها که در آفتاب صبحگاهی غرق شده بودند، تقریباً بلافاصله حرکت مامبا را دریافت کردند. یکی از آنها که به مار نزدیکتر بود با عجله رفت و سعی کرد آن را بگیرد.
با این حال، مار نه تنها بسیار سریع، بلکه برای تمساح کند نیز بسیار چابک بود. فقط با یک چرخش سریع از مسیر خارج شد. مار به سرعت وارد آب شد و با سرعت رعد و برق شروع به سر خوردن روی سطح کرد و در جهات مختلف حرکت کرد.
بقیه تمساحها از ساحل تماشا کردند که مار با موفقیت از رودخانه پر از تمساح عبور میکند. متأسفانه مار مسیر خروجی اشتباهی را از رودخانه انتخاب کرد. بیرون آمدن از آب در یک منطقه با خاک نرم و گلی سخت بود. این باعث کاهش سرعت مار شد، زیرا در لجن غلیظی که در لبه آب قرار داشت تلاش میکرد حرکت کند.
با دیدن تقلای مار و فرصتی برای صرف غذا، یکی از تمساحها وارد آب شد و با حداکثر سرعتی که میتوانست شنا کرد. به محض اینکه به خشکی رسید، بدون ترس از سم بسیار سمی و کشنده، مستقیماً به سراغ مار رفت. او میدانست که نیشهای مار به پوست ضخیم چرمیاش هیچ آسیبی به او نمیرسانند!
تمساح با آرواره قدرتمند خود سریع مار را گرفت و به اطراف چرخاند و سعی کرد آن را بکشد. این هیاهو توجه عقاب ماهی را که در حاشیه رودخانه نشسته بود به خود جلب کرد. عقاب وقتی یک مامبای سیاه و یک تمساح را دید، تصمیم عاقلانهای گرفت و بدون اینکه تلاشی برای دزدیدن غذای تمساح انجام دهد، آنجا را ترک کرد.
تمساح، در این مرحله، مار را گاز زد و آن را کشت. بخش آسان انجام شد. حالا قسمت سخت فرا رسیده است: خوردن مار قبل از اینکه دیگر تمساحها بتوانند آن را بدزدند. تمساح برای آن دوید و در حالی که مار از دهانش آویزان بود، با عجله به سمت امن آب برگشت تا وعده غذایی خود را که به سختی به دست آورده بود ببلعد.